طنز

کاریکلماتور

۱- درون جيب پالتويم كمي از هواي تابستان ذخيره كرده ام

۲- وقتي مي نويسم كاغذ از حركات قلم احساس قلقلك مي كند

۳- سكوت از بلعيدن واژه ها لذت مي برد

۴- بهترين غذاي قلم كاغذ سفيد است

۵- گاهي اعداد با صفر فوتبال بازي مي كنند

۶- كابوس آدم خسيس در خواب، خيرات است

۷- اين اولين و آخرين زندگي شماست، اعتياد چرا؟

۸- آدمهاي با نمك حرفهاي شيرين مي زنند

۹- بعضي از پروستاتي ها به شيلنگ آب حسودي مي كنند

۱۰- اگر زنبور عسل بودم، هرگز لبهاي غنچه را ترك نمي كردم

۱۱- معمولاً قبل از خودم، شستم خبردار مي شود

۱۲- از شدت سرما، كمي ضد يخ روي سرش ريخت

۱۳- باران خجالتي از ناودان به پايين مي آيد

۱۴- بعضي از خانمها مثل كراوات حلقوم شوهرشان را مي فشارند

۱۵- خيلي چاق بود، نتوانستم او را در قلبم جاي دهم

۱۶- فقط حرفهاي استاد رياضيات حرف حساب بود

۱۷- در اوقات تنهايي به ميهماني رؤيا مي روم

۱۸- چون دل و دماغ نداشت، در انظار ظاهر نمي شد

۱۹- شايد فكاهي همان فكر كاهي باشد

۲۰- سفيدي موهايش را باور نداشت، حتماً ملافه رنگ پس مي دهد!

۲۱- وقتي گوشم سنگين مي شود، وزن بدنم تغيير نمي كند

۲۲- گاهي اوقات سخنان خوب گوشهاي ناآگاه را آزار مي دهد

۲۳- بعضي از سخنرانان فقط هوا را از صدايشان پر مي كنند  از پست و مقام بالایش خلع شد ، دیدم از من هم کوتاهتر است

 

يك داستان عجيب لطفا آن را تا انتها بخوانيد
 
اتومبيل مردي كه به تنهايي سفر مي كرد در نزديكي صومعه ای خراب شد.  مرد به سمت صومعه حركت كرد و به رئيس صومعه گفت : «ماشين من خراب شده. آيا مي توانم شب را اينجا بمانم؟ »
رئيس صومعه بلافاصله او را  به صومعه دعوت كرد. شب به او شام دادند و حتي ماشين او را تعمير كردند. شب هنگام وقتي مرد مي خواست بخوابد صداي عجيبي شنيد. صداي كه تا قبل از آن هرگز نشنيده بود . صبح فردا  از راهبان صومعه  پرسيد كه صداي ديشب چه بوده اما آنها به وي گفتند :« ما نمي توانيم  اين را به تو بگوييم . چون تو يك راهب نيستي»   
مرد با نا اميدي از آنها تشكر كرد و  آنجا را ترك كرد.
چند سال بعد  ماشين همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد .
راهبان صومعه بازهم وي را به صومعه دعوت كردند ، از وي پذيرايي كردند و ماشينش را تعمير كردند. آن شب بازهم او آن صداي مبهوت كننده عجيب را كه چند سال قبل شنيده بود ، شنيد.
صبح فردا پرسيد كه آن صدا چيست اما راهبان بازهم گفتند: :« ما نمي توانيم  اين را به تو بگوييم . چون تو يك راهب نيستي»   
 اين بار مرد گفت «بسيار خوب ، بسيار خوب ، من حاضرم حتي زندگي ام را براي دانستن فدا كنم. اگر تنها راهي كه من مي توانم پاسخ اين سوال را بدانم  اين است كه راهب باشم ، من حاضرم . بگوئيد چگونه مي توانم راهب بشوم؟»
راهبان پاسخ دادند « تو بايد به تمام نقاط كره زمين سفر كني و به ما بگويي چه تعدادي برگ گياه روي زمين وجود دارد و همینطور باید تعداد دقيق سنگ هاي روي زمين را به ما بگويي. وقتي توانستي پاسخ اين دو سوال را بدهي تو يك راهب خواهي شد.»
مرد تصميمش را گرفته بود. او رفت و 45 سال بعد برگشت و در صومعه را زد.
 مرد گفت :‌« من به تمام نقاط كرده زمين سفر كردم  و عمر خودم  را وقف كاري كه از من خواسته بوديد كردم . تعداد برگ هاي گياه دنيا 371,145,236,284,232    عدد است. و 231,281,219,999,129,382   سنگ روي زمين وجود دارد»
راهبان پاسخ دادند :« تبريك مي گوييم  . پاسخ هاي تو كاملا صحيح است . اكنون تو يك راهب هستي . ما اكنون مي توانيم منبع آن صدا را به تو نشان بدهيم.»
رئيس راهب هاي صومعه مرد را به سمت يك در چوبي راهنمايي كرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود»
مرد دستگيره در را چرخاند ولي در قفل بود . مرد گفت :« ممكن است كليد اين در را به من بدهيد؟»
 راهب ها كليد را به او دادند و او در را باز كرد.
پشت در چوبي يك در  سنگي بود . مرد درخواست كرد تا كليد در سنگي را هم به او بدهند.
راهب ها كليد را به او دادند و او در سنگي را هم باز كرد. پشت در سنگي هم دري از ياقوت سرخ قرار داشت. او بازهم درخواست كليد كرد .
پشت آن در نيز در ديگري از جنس ياقوت كبود قرار داشت.
و همينطور پشت هر دري در ديگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، ياقوت زرد و  لعل بنفش قرار داشت.
  در نهايت رئيس راهب ها گفت:« اين كليد آخرين در است » . مرد كه  از در هاي بي پايان خلاص شده بود قدري تسلي يافت. او قفل در را باز كرد. دستگيره را چرخاند و در را باز كرد . وقتي پشت در را ديد و متوجه شد كه منبع صدا چه بوده است متحير شد. چيزي كه او ديد واقعا شگفت انگيز و باور نكردني بود.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
 
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.....اما من نمي توانم بگويم او چه چيزي پشت در ديد ، چون شما راهب نيستيد .
 
 

شركت بریتیش تله كام یا همان BT لیستی از احمقانه ترین سوالاتی را كه كاربران كامپیوتری یا اینترنتی این شركت ارتباطی از مشاوران آنها پرسیده اند منتشر كرد.

به نوشته پایگاه اینترنتی روزنامه مترو برخی از این سوالات آنقدر خنده دار است كه حتی خود سوال كنندگان پس از فهمیدن اشتباه خود به احمقانه بودن آن اعتراف كرده اند.

لیست احمقانه ترین سوالات IT كه از مشاوران شركت BT انگلستان پرسیده شده به شرح زیر است:

1- كاربر: كامپیوتر می گوید هر كلیدی را (any keys) فشار دهید اما من نمی توانم دكمه any را روی كیبوردم پیدا كنم.

2- كاربر: من نمی توانم كانال های تلویزیون را با مونیتورم عوض كنم.

3- كاربر: من با یك نفر در اینترنت آشنا شدم می توانید شماره تلفن او را برای من پیدا كنید.

4- كاربر: اینترنت من كار نمی كند؟

مشاور: مودم را وصل كرده اید ، همه سیم های كامپیوتر را چك كرده اید؟

كاربر: نه الان فقط مانیتور جلوی من است هنوز كامپیوتر و مودم را از جعبه در نیاورده ام!

5- كاربر: پسر 14 ساله من برای كامپیوتر رمز گذاشته و حالا من نمی توانم وارد آن شوم.

مشاور: رمز آن را فراموش كرده؟

كاربر: نه آن را به من نمی گوید چون با من لج كرده

6- مشاور: لطفا روی My Computer ، كلیك كنید.

كاربر: من فقط كامپیوتر خودم را دارم كامپیوتر شما پیش من نیست.

7- مشاور: مشكل شما به خاطر نرم افزار اسپای ویری است كه روی دستگاهتان نصب شده(اسپای در انگلیسی به معنی جاسوس است)

كاربر: اسپای!؟ ببینم یعنی او می تواند از داخل مانیتور وقتی لباس عوض می كنم من را ببیند؟

 

8- كاربر: نمی تونم دیسکتم رو دربیارم

مشاور: دکمه رو فشار بدین

كاربر : فشار دادم ولی در نمی اید

مشاور: دكمه به راحتی تو می رود؟

كاربر: بله ؛ اما نه ، ببخشید من هنوز دیسكت را تو درایو نگذاشته ام ، هنوز روی میزمه.

9- كاربر: ماوس پد من سیم ندارد!

مشاور: من فكر كنم متوجه منظور شما نشدم. ماوس پد شما قرار نیست سیمی داشته باشد.

كاربر: پس چگونه می تواند ماوس را پیدا كند؟ یعنی وایرلس است؟

در یك مورد دیگر نیز مركز مشاوره مایكروسافت در انگلیس لیستی از سوال های ابلهانه مشتریانش را اینگونه منتشر كرده است.

مرکز مشاوره : چه نوع کامپیوتری دارید؟

مشتری : یک کامپیوتر سفید...

*

مشتری : سلام، من «سلین» هستم. نمی تونم دیسکتم رو دربیارم

مرکز : سعی کردین دکمه رو فشار بدین؟

مشتری : آره ولی اون واقعاً گیر کرده

مرکز : این خوب نیست، من یک یادداشت آماده می کنم...

مشتری : نه... صبر کن... من هنوز نذاشتمش تو درایو... هنوز روی میزمه.. ببخشید...

*

مرکز : روی آیکن My Computer در سمت چپ صفحه کلیک کن.

مشتری : سمت چپ شما یا سمت چپ من؟

*

مرکز : روز خوش، چه کمکی از من برمیاد؟

مشتری : سلام... من نمی تونم پرینت کنم.

مرکز : میشه لطفاً روی Start کلیک کنید و...

مشتری : گوش کن رفیق؛ برای من اصطلاحات فنی نیار! من بیل گیتس نیستم، لعنتی!

*

مشتری : سلام، عصرتون بخیر، من مارتا هستم، نمی تونم پرینت بگیرم. هر دفعه سعی می کنم میگه : «نمی تونم پرینتر رو پیدا کنم» من حتی پرینتر رو بلند کردم و جلوی مانیتور گذاشتم ، اما کامپیوتر هنوز میگه نمی تونه پیداش کنه...

 

مشتری : من توی پرینت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم...

مرکز : آیا شما پرینتر رنگی دارید؟

مشتری : نه.

*

مرکز : الآن روی مانیتورتون چیه خانوم؟

مشتری : یه خرس Teddy که دوستم از سوپرمارکت برام خریده.

*

مرکز : و الآن F8 رو بزنین.

مشتری : کار نمی کنه.

مرکز : دقیقاً چه کار کردین؟

مشتری : من کلید F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتید، ولی هیچ اتفاقی نمی افته...

 

مشتری : کیبورد من دیگه کار نمی کنه.

مرکز : مطمئنید که به کامپیوترتون وصله؟

مشتری : نه، من نمی تونم پشت کامپیوتر برم.

مرکز : کیبوردتون رو بردارید و 10 قدم به عقب برید.

مشتری : باشه.

مرکز : کیبورد با شما اومد؟

مشتری : بله

مرکز : این یعنی کیبورد وصل نیست. کیبورد دیگه ای اونجا نیست؟

مشتری : چرا، یکی دیگه اینجا هست. اوه... اون یکی کار می کنه!

*

مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست.

مشتری : اون 7 هم با حروف بزرگه؟

*

یک مشتری نمی تونه به اینترنت وصل بشه...

مرکز : شما مطمئنید رمز درست رو به کار بردید؟

مشتری : بله مطمئنم. من دیدم همکارم این کار رو کرد.

مرکز : میشه به من بگید رمز عبور چی بود؟

مشتری : پنج تا ستاره.

*

مرکز : چه برنامه آنتی ویروسی استفاده می کنید؟

مشتری : Netscape

مرکز : اون برنامه آنتی ویروس نیست.

مشتری : اوه، ببخشید... Internet Explorer

*

مشتری : من یک مشکل بزرگ دارم. یکی از دوستام یک Screensaver روی کامپیوترم گذاشته، ولی هربار که ماوس رو حرکت میدم، غیب میشه!

*

مرکز : مرکز خدمات شرکت مایکروسافت، می تونم کمکتون کنم؟

مشتری : عصرتون بخیر! من بیش از 4 ساعت برای شما صبر کردم.

میشه لطفاً بگید چقدر طول میکشه قبل از اینکه بتونین کمکم کنید؟

مرکز : آآه..؟ ببخشید، من متوجه مشکلتون نشدم؟

مشتری : من داشتم توی Word کار می کردم و دکمه Help رو کلیک کردم بیش از 4 ساعت قبل. میشه بگید کی بالاخره کمکم می کنید؟

*

مرکز : چه کمکی از من برمیاد؟ مشتری : من دارم اولین ایمیلم رو می نویسم.

مرکز : خوب، و چه مشکلی وجود داره؟

مشتری : خوب، من حرف a رو دارم، اما چطوری دورش دایره بذارم؟

این شوخی نبودا واقعا این سوالات پرسیده می شه.

 

انواع بوق در ایران
 

نوع بوق

معنی

کاربرد

۱بوق کوچولو

سلام علیک

احوال پرسی با راننده آشنا

۲بوق

به...خیلی مخلصیم

احوال پرسی با راننده آشنا

۳بوق

کجایی بی وفا

احوال پرس با راننده آشنا

۵۶۹بوق

کجا؟؟؟

ویژه مسافرکشی

بوق بدون وقفه به مدت نیم ساعت

بدو بیا دیر شد

صدا زدن خانم جهت رفتن به مهمانی

بوق بدون وقفه معمولی با آهنگ

دید دید ... دیدید دید!!

جلوی مراکز درمانی هنگام مشاهده ماشین عروس حتی خالی!

نصب بو قطار روی پیکان

ندارد

نشانه ذوق سرشار راننده

نصب بوق کامیون روی موتور سیکلت

ندارد

نشانه بزرگواری موتور سوار

نصب آژیر بجای بوق

بی بو.. ببو ...

ویژه رانندگانی که عشق پلیس بازی دارند

نصب صدای خروس به جای بوق

قوقولی قوقو...

ویژه روستایی های عزیز که سالهاست از روستا دور مانده اند!!

تیس تیس

ندارد

کلاس بالای راننده

 

لطیفه

غضنفر ميميره . شب اول قبر 62 تا فرشته ميان به سراغش !
دو نفر سوال ميکنن 60 نفر حاليش ميکنن!
 
 
روزي سه تا ديوونه ميرن عروسي دو تا شون ميرن وسط و شروع مي کنن به رقصيدن يکيشون ميشينه کنارو شروع مي کنه: قرمز سبز زرد آبي.......قرمز سبز زرد آبي بهش ميگن تو چرا نمي رقصي ؟ ميگه من رقص نورم. 
 
 
از يارو ميپرسن چرا محلتون آسفالت نشده؟؟ ميگه بسم الله الرحمن الرحيم با سلام خدمت شما و بينندگان عزيز و همچنين پرسنل محترم شهرداري و مقام معظم رهبري و خانواده محترم شهداي دفاع مقدس، جانبازان، معلولين و ايثارگران، من بچه اين محل نيستم!
 
 
خانمه ازشوهرش ميپرسه.عزيزم تو زن خوشگل دوست داري يا با شعور
شوهره ميگه  . هيچ كدوم عزيزم من تو رو دوست دارم
 
 
 
يه يارو ميره توي جمعي ميبينه همه موبايت دارن بخاطر اين که ضايع نشه که موبايل نداره يک تکه کاغذ بر مي داره ميبنده به کمرش بعد ميره تو جمع همه بهش مي گن اين چيه به کمرت بستي ميگه:
اي واي فاکس اومده برام.
 
 
 
يه روز سه تا ديونه در استخر بي اب شنا مي کنند ولي دوستشون بيرون مي مونه رئيس تيمارستان ميره که اونو مرخص کنه بهش مي گه تو چرا شنا نمي کني گفت من شنا بلد نيست

 

«پيامک»

- پرسيدم دوست بهتر است يا برادر؟ گفت: دوست، برادري ست که انسان مطابق ميل خود انتخاب مي کند.
- راستي ميدونستي بزبزه قندي اولين بز ديابتي تاريخ است؟
- نميدونوم کجا اين دل اسيره، به گيسوي دل انگيزه که گيره، نفهميدند دردوم را طبيبان، بگين يانگوم بياد نبظوم بگيره.(باباطاهر مينجانگو)
- عاموزش علفبا» فارصي سد در سد تزميني!
- مهم اين نيست که قشنگ باشي، قشنگ اينه که مهم باشي. حتي براي يک نفر.
- يه بنده خدايي با زن و بچش ميره خونه مي بينه بوي گاز مياد. برمي گرده ميگه: هيچکي چراغ رو روشن نکنه من کبريت دارم!
- به فکر ماندن نباش زيراکه همه ما مي رويم و تنها خداست که مي ماند.
- پيري مانع از عشق نيست، اما عشق تا حدي مانع از پيريست.

 

 

شنل قرمزی

يه روز مادر شنل قرمزي رو به دخترش کرد و گفت
عزيزم چند روزه مادر بزرگت مبايلش و جواب نميده هر چي هم براش اس ام اس ميزنم باز جواب نميده چند روزه آنلاين هم نشده نگرانشم چند تا پيتزا بخر با يه اكانت ماهانه براش ببر ببين حالش چطوره

شنل قرمزي گفت مامي امروز نميتونم قراره با پسر شجاع و دوست دخترش خانوم کوچولو و خرس مهربون بريم اسکي

مادرش گفت يا با زبون خوش ميري يا ميدمت دست داداشت گوريل انگوري لهت کنه

شنل قرمزي گفت باشه ميرم حيف که بهشت زير پاتونه فقظ خاستين برين بهشت کفش پاشنه بلند نپوشين


مادرش گفت زود برگرد قراره خانواده دکتر ارنست بيان مي خوان ازت خاستگاري کنن واسه پسرشون

يا رابين هود يا هيچ کس . شنل قرمزي گفت من که گفتم از اين پسر لوس دکتر خوشم نمياد
شنل قرمزي با پژوي ۲۰۶ آلبالوئي که تازه خريده از خونه خارج ميشه
بين راه حنا دختري در مزرعه رو ميبينه
حنا کجا ميري ؟؟؟

وقت آرايشگاه دارم . امشب يوگي و دوستان پارتي دعوتم کردن

اي نا کس حالا تنها ميپري ديگه

تو پارتي قبلي که بچه هاي مدرسه آلپ گرفته بودن امل بازي در آوردي
بهت گفتن شب بمون گفتي مامانم نگران ميشه . بچه ها شاکي شدن دعوتت نکرد

حتما اون دختره ايکبري سيندرلا هم هست

آره با لوک خوشانس ميان

شنل قرمزي يه تيک آف ميکنه و به راهش ادامه ميده
پشت چراغ قرمز چشمش به نل مي خوره


ميره جلو سوارش ميکنه
تو که دختر خوبي بودي نل

اي خواهر . دست رو دلم نذار که خونه
با اون مرتيکه راه افتاديم دنبال ننه فلان فلان شدمون

اون که هاج زنبور عسل بود

حالا گير نده وسط راه بابا بزرگمون چشمش خورد به مادر پرين رفت گرفتش
اين دختره پرين هم با ما نساخت ما رو از خونه انداختن بيرون
زندگي هم که خرج داره نميشه گشنه موند

نگاه کن اون رابين هود نيست ؟؟؟؟ کيف اون زن رو قاپيد

آره خودشه . مگه خبر نداشتي ؟ چند ساله زده تو کاره کيف قاپي
جان کوچولو و بقيه بچه ها هم قالپاق و ضبط بلند ميکنن


عجب

اون دوتا رو هم ببين پت و مت هستن . سر چها راه دارن شيشه ماشين پاک مي کنن
دخترک کبريت فروش هم چهار راه پائيني داره آدامس ميفروشه

چرا بچه ها به اين حال و روز افتادن ‌؟؟؟؟

به خودت نگاه نکن . مادرت رفت زن آقاي پتيول شد
بچه مايه دار شدي . بقيه همه بد بخت شدن
بچه هاي اين دوره و زمونه نمي فهمن کارتون چيه
شخصيتهاي محبوبشون شدن ديجيمون هاو چراو عمو پورنگ ديگه با حنا و نل و يوگي و
خانواده دکتر ارنست حال نمي کنن .

 

این متن فقط برای آوردن لبخند به لبان شماست و قصد توهین به هموطنان عزیزم در خارج

از کشور نیست..که مسلما هر کدام عزیزانی را در آن سوی مرزهای ایران داریم  )
تا

کالا به این فکر کردین کسایی که یه مدت حتی خیلی کوتاه مثلا دو ماه خارج از کشور زندگی کردن وقتی که
بر میگردن چه جوری رفتار میکنن؟؟
<<<<<<<
هر جایی که خرید میکنن اول کارت اعتباری میدن ..بعد یه دفه انگار که تازه یادشون افتاده
ایرانن ..میگن اااا قبول نمیکنین؟؟؟
>>>>>>>>
به جای نوشابه همیشه آب معدنی سفارش میدن و همیشه هم راجع به تغذیه سالم سخنرانی میکنن
<<<<<<<
اولش که میان حتی اگه 3 ماه بیشتر از ایران دور نبوده باشن میگن ..وای شما چه جوری این جا زندگی میکنین
(بابا همون جوری که شما 30 سال زندگی میکردین و مث بچه خوب صبح میرفتین سر کار ..عصری میومدین )
>>>>>>>>
به جای هوی ..میگن ..اووپس ..
به جای سلام میگن ..های
به جای تلویزیون میگن .تی.وی
عصبی که میشن میگن رو nerve من راه نرو
 و الا آخر
<<<<<<<<<
 مدام از هوای آلوده و ترافیک گله میکنن
>>>>>>>>
وزن رو به پوند و مسافت رو به مایل حساب میکنن
<<<<<<<<
همه قیمت ها رو وقتی میگی به دلار و یورو حساب میکنن ..بعد میگن مفتـــــــــه
>>>>>>>
رو شیر و ماست و بقیه چیزها حتما میزان چربی و کالری رو میخونن ..حتی اگه از لاغری در حال شکستن باشن
<<<<<<
راجع به همه چیز تو ایران ایراد میگیرن دقیقا انگار که بار اوله که با این مسائل روبرو شدن
>>>>>>>
از چمدون هاشون حتی تا یه سال بعد از برگشتنشون برچسب هواپیما رو در نمیارن و با اون همه جا میرن
<<<<<<<
همیشه جملات خودشون رو با این جمله شروع میکنن.:
تو اون جا ..که من بودم ......
+++++++++++++++

 

 

آموزش باکلاس شدن به سبک ......

*

سعي كنيد هرروز لباسهايتان را آپگريد كنيد

*

داشتن موبايل شيك و جديد خيلي مهم است

*

براي موبايلتان چند جلد بخريد تا بتوانيد موبايلتان را به سادگي با لباستان هماهنگ كنيد

*

مدل مو خيلي مهم است هرچه در اين زمينه هزينه كنيد باز هم كم است

*

هر روز چند كلمه جديد از ديكشنري استخراج كنيد تا به هنگام نياز به كار بگيريد
 

*

اگر با كسي قرار ميگذاريد با نيم ساعت تاخير به سر قرار برويد وا ز خيابانهاي شلوغ گله كنيد

*

مكالمات تلفني خود را به چند ثانيه خلاصه كنيد. خانومها بيشتر تمرين كنند

*

در ميهماني چاي را با قند نخوريد بلكه با نوك قاشق كمي شكر ريخته و فقط دو بار به هم بزنيد

*

و چاي را به يكباره نخوريد بلكه يك كم چاي بخوريد چند كلمه حرف بزنيد كمي چاي كمي حرف ..... و

*

يوگا ورزش با كلاسي است حتما اين ورزش را ياد بگيريد

*

هنگامي كه كرايه ميدهيد هيچ وقت پول خرد ندهيد حتي المقدور تراول يا بيست هزار ريالي بدهيد

*

هر روز يك روزنامه به زبان انگليسي خريده و هر كجا ميرويد همراهتان ببريد

*

به كلاسهاي آموزش موسيقي رفته و هميشه كيف گيتار به دوشتان بياندازيد

*

هميشه چوب اسكي و چوب گلف را در ماشينتان داشته باشيد

*

در رستوران يا در ميهماني نصف كباب تان را ميل نكرده و در بشقاب دست نخورده باقي بگذاريد.


 
 

پنجاه راه بازی با اعصاب دیگران

 1.روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك كنين تا همه از خواب بپرن


2.سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند


3.وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند به اطلاع همه برسونين


4.وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه بپرسين


5.کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت کنيد


6.ورقهاي جزوه ء ۳۰۰ صفحه اي دوستتون كه ازش گرفتين زيراكس كنين رو قاطي پاتي بذارين ، يه بر هم بزنين ، بعد بهش پس بدين


7.جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين


8.روي اتوبان و جاده روي لاين منتهي اليه سمت چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت کنين


9.وقتي عده زيادي مشغول تماشاي تلويزيون هستند مرتب کانال رو عوض کنين


10.از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار نوع بستني رو براتون بگه


11.در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن نوش جان کنين


12.به کسي که دندون مصنوعي داره بلال تعارف کنين


13.وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام طبقات رو بزنين و محل رو ترک کنين


14.وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي کنين از اونها ببرين


15.موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات تهوع وگلاب به روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با آب و تاب تعريف کنين


16.ايده هاي ديگران رو به اسم خودتون به کار ببرين


17.بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج بشين


18.شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين


19.اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف کنين


20.وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي گرون خريده و سرش کلاه رفته


21.صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين


22.
روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب کنين


23.وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين بگين چقدر پير شده


24.وقتي کسي در جمعي جوک تعريف مي کنه بلافاصله بگين خيلي قديمي بود


25.چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش يادآوري کنين


26.بادکنک بچه ها رو بترکونين


27.مرتب اشتباه لغوي و گرامري ديگران هنگام صحبت رو گوشزد کنين و بهش بخندين


28.وقتي دوستتون موهاي سرش رو کوتاه ميکنه بهش بگين موي بلند بيشتر بهش مي ياد


29.بچه جيغ جيغوي خودتون رو به سينما ببرين


30.کليد آپارتمان طبقه سيزدهم تون رو توي ماشين جا بذارين و وقتي به در آپارتمان رسيدين يادتون بياد! ﴿اين راه هم جنبه هايي از مازوخيسم در بر داره


31.ايميل هاي فورواردي دوستتون رو هميشه براي خودش فوروارد كنين


32.توي كنسرتهاي موسيقي بزرگ و هنري ، بي موقع دست بزنين


33.هر جايي كه مي تونين ، آدامس جويده شده تون رو جا بذارين! ﴿توي دستكش دوستتون بهتره


34.حبه قند نيمه جويده و خيستون رو دوباره توي قنددون بذارين


35.نصف شبها با صداي بلند توي خواب حرف بزنين


36.دوستتون كه پاش توي گچه رو به فوتبال بازي كردن دعوت كنين


37.عكسهاي عروسي دوستتون رو با دستهاي چرب تماشا كنين


38.پيچهاي كوك گيتار دوستتون رو كه ۵ دقيقه ديگه اجراي برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونين


39.با يه پيتزا فروشي تماس بگيرين و شماره تلفن پيتزا فروشي روبروييش كه اونطرف خيابونه رو بپرسين


40.شيشه هاي سس گوجه فرنگي و هات سس فلفل رو عوض كنين


41.موقع عكس رسمي انداختن براي هر كس جلوتونه شاخ بذارين


42.توي ظرفهاي آجيل براي مهموناتون فقط پسته ها و فندقهاي دهان بسته بذارين


43.شونصد بار به دستگاه پيغام گير تلفن دوستتون زنگ بزنين و داستان خاله سوسكه رو تعريف كنين


44.توي روزهاي باروني با ماشينتون با سرعت از وسط آبهاي جمع شده رد بشين


45.توي جاي كارت دستگاههاي عابر بانك چوب كبريت فرو كنين


46.جاي برچسبهاي قرمز و آبي شيرهاي آب توالت هتل ها رو عوض كنين


47.يكي از پايه هاي صندلي معلم يا استادتون رو لق كنين


48.توي مهموني ها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواين كه هر چي شعر بلده بخونه


49.چراغ توالتي كه مشتري داره و كليد چراغش بيرونه رو خاموش كنين


50.توی سینما انقدر بخندید و گریه کنید و دیگرون را نذارید که فیلم نگاه کنن

 

چندتا مطلب مهم و جالب

1-چرا روی آدرس اینترنت به جای یک دبلیو؛سه تا دبلیو می گذارند ؟ چون کار از محکم کاری عیب نمی کند!

۲- اگر اسکلت از بالای دیوار بپرد پایین چه می شود ؟ هیچ وقت این کار را نمیکند چون جیگر ندارد!

۳- چرا مار نمی تواند به مسافرت برود ؟ چون دست ندارد که برای خداحافظی تکان دهد!

۴- برای قطع جریان برق چه باید کرد ؟ باید قبض آن را پرداخت نکرد!

۵- نصف النهار چیست ؟ همان شام است که در واقع نصف نهار است که برای شام مانده است!

۶- آخرین دندانی که در دهان دیده می شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی!

۷- چرا دوچرخه خودش نمی تواند به ایستد؟ چون خیلی خسته است!

۸- اگر کسی قلبش ایستاده بود چه می کنید؟ برایش صندلی می گذاریم !

۹- دارچین رو چگونه درست می شود؟ وقتی یک چینی را دار بزنند!

۱۰- چرا لک لک موقع خواب یک پایش را بالا می گیرد ؟ چون اگر هر دو تا رو بالا بگیرد ؛ می افتد!

۱۱- اگر شخصی خیلی سر شناس باشد ؛ به نظر شما چه کاره است ؟ آرایشگر!

۱۲- اگر تلویزیون روشن نشد چه می کنید ؟ آن را هل می دهیم و می زنیم کانال دو!

۱۳- شباهت دماسنج با ورقه ی امتحان در چیست؟ هر دو وقتی به صفر می رسند آدم می لرزد!

۱۴- چرا دود از دودکش بالا می رود ؟ چون ظاهرا چاره ی دیگری ندارد!

۱۵- شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیست ؟ هر دو تاشونو دیر کشیدن بیرون!

۱۶- فرق یخمک با آتروپات در چیست؟ یخمک خوشمزه تر است!

۱۷- فرق باتری با مادر زن در چیست ؟ باتری حداقل یک قطب مثبت دارد اما مادر زن هیچ چیز مثبتی ندارد!

۱۸- چه طوری زیر دریایی رو غرق می کنند؟ یه غواص میره در میزنه !

۱۹- ناف چیست؟ ناف نمره ی صفری است که طبیعت به شکم بی هنر داده است!

۲۰- خط وسط قرص برای چیه ؟ برای این که اگر با آب پایین نرفت با پیچگوشتی بره !

۲۱- یک نفر چگونه یک پرنده رو می کشد؟ آن را از بالای یک صخره به پایین پرتاب می کنند